جدول جو
جدول جو

معنی کاه گل - جستجوی لغت در جدول جو

کاه گل(گِ)
گل بکاه آمیخته که دیوار وبام را بدان اندایند. (یادداشت مؤلف) :
چون سیل خراب کرد بنیاد
دیوار چه کاهگل چه پولاد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
کاه گل((گِ))
مخلوط کاه و گل که برای اندودن بام و دیوار به کار برند
تصویری از کاه گل
تصویر کاه گل
فرهنگ فارسی معین
کاه گل
دیدن کاه گل در خواب خوب نیست به خصوص اگر دست و پایتان به آن آلوده باشد. اندودن بام خانه با کاه گل نشان فرار رسیده غم و اندوهی است که دامن خانواده را هم می گیرد و به شخص بیننده خواب منحصر نمی شود. درست کردن کاه گل ایجاد ابتلا و بدبختی است به دست خویشتن. اگر دیدید کاه گل لگد می کنید به غم و غصه ای مبتلا می شوید. اگر دیدید دیگری کاه گل برای شما لگد می کند و آماده می سازد غمی برای شما می رسد که مترصد و منتظر آن بوده اید و فکر می کردید دامن شما را بگیرد. اگر ببینید که در کاه گل افتاده اید شما را به بلا مبتلا می کنند ولی از امام صادق (ع) نقل است که: چنانچه از گل بیرون آیید و خود را بشویید و لباس دیگری بپوشید که اثر گل در خواب از بین برود رفع بلا و نگرانی می شود. منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فام گل
تصویر فام گل
(دخترانه)
به رنگ گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تاج گل
تصویر تاج گل
(دخترانه)
آنکه چون تاجی در رأس گلها است، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کاسه گل
تصویر کاسه گل
در علم زیست شناسی مجموعۀ کاسبرگ ها، کالیس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار گل
تصویر کار گل
کار ساختن گل برای ساختمان، کار بنّایی، کار ساختمان، گل مالی، برای مثال یکی بندۀ خویش پنداشتش / زبون دید و در کار گل داشتش (سعدی۱ - ۱۳۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاهگل
تصویر کاهگل
گل مخلوط با کاه برای اندود کردن بام و دیوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاسه گر
تصویر کاسه گر
سفالگر، در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، برای مثال کاس می و قول کاسه گر خواه / چون کوس بگه فغان برآورد (خاقانی - ۵۰۶)
فرهنگ فارسی عمید
(گِ)
اندوده به کاهگل: اتاق کاهگلی، خانه کاهگلی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است جزء دهستان اشکور بالا بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 62 هزارگزی جنوب رودسر و 26 هزارگزی جنوب خاوری سی پل واقع شده. کوهستانی و سردسیر است و 228 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، بنشن، لبنیات و عسل، شغل اهالی زراعت، گله داری و شالبافی و راهش مالرو وصعب العبور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(رِ گِ)
عملگی. فعلگی. زمین کندن و شخم زنی و گل مالی و نظائر آن: و در همه ممالک کسی را نگذاشت که به معیشت و عمارت ضیاع خود مشغول شوند الا همه برای او بقلعه ها و قصرها و خندقها زدن و کار گل کردن گرفتار بودند. (تاریخ طبرستان).
یکی بندۀ خویش پنداشتش
زبون دید و در کار گل داشتش.
سعدی (بوستان).
دگر ره نیازارمش سخت دل
چو یاد آیدم سختی کار گل.
سعدی (بوستان).
چه بودی که پایم درین کار گل
بگنجی فرورفتی از کام دل.
سعدی (بوستان).
در خندق طرابلس با جهودانم به کار گل بداشتند. (گلستان).
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاسه گر
تصویر کاسه گر
شخصی که کاسه و طبق سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه گل
تصویر تازه گل
گل تازه گل نو شکفته، محبوب نوجوان
فرهنگ لغت هوشیار
گلی که در آن کاه کنند و در ساختمان دیوار گلی و امثال آن بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه گر
تصویر کاسه گر
((~. گَ))
کسی که ظروف سفالی درست می کند، نام یکی از آهنگ های موسیقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
راهکار، راه چاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جام گل
تصویر جام گل
اکلیل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
Solution
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
solution
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کاه گل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
解決策
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
פִּתָרוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
solusi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
समाधान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
oplossing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
solução
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
solución
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
soluzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
解决方案
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
rozwiązanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
розв'язання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
Lösung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
решение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
해결책
دیکشنری فارسی به کره ای